چرا مدارس نباید منحصرا از نرم‌افزار آزاد استفاده کنند؟

پاسخی به مقاله ریچارد استالمن با عنوان اینکه چرا مدارس باید منحصرا از نرم افزار آزاد استفاده کنند؟

نظریه نرم افزار آزاد که توسط ریچارد استالمن در دهه ۸۰ میلادی مطرح شد، توانسته طرفداران بسیاری را به خود جلب کند. با اینحال این نیز مانند هر نظریه دیگر منتقدان خاص خود را دارد و بدیهی است که قضاوت در این خصوص تابع شرایط زمانی و مکانی بوده و نمی توان یک نسخه ی یکسان را در تمام شرایط تجویز نمود. اما چندی پیش مقاله ای در خصوص لزوم استفاده صرف و مطلق از نرم افزارهای بازمتن در مدارس توسط ایشان منتشر گردید که با دیدگاه تک بعدی و نتیجه گیری عجولانه مقوله ی استفاده ی مدارس از نرم افزارهای غیربازمتن را به طور کلی مردود دانسته و زیرسؤال برده است! لذا مناسب دیدیم که پاسخی مختصر اما درخور در خصوص این مقاله منتشر نماییم.

عمده ترین دلیل مطروحه در مقاله مذکور جهت رد استفاده ی مدارس از نرم افزارهای غیربازمتن، یکی انحصارطلبی شرکت های بزرگ و سوء استفاده از مدارس به عنوان منبع سرشاری از درآمد و دیگری بسته بودن تکنولوژی یا به عبارتی سورس کد برنامه جهت استفاده ی دانش آموزان است (بماند که اصولا مقایسه شرکت های نرم افزاری با کمپانی های تولید سیگار محل چندانی از اِعراب ندارد)!

در خصوص اولین ایراد پیش از همه بایست به این نکته توجه نمود همانطور که خود آقای استالمن در ابتدای مقاله مطرح نموده اند، اصولا مدارس در همه جای دنیا (خصوصا کشورهای جهان سوم مانند ایران) با کمبود شدید بودجه مواجه هستند، بنابراین به هیچ عنوان بازار جذابی برای فعالیت شرکت ها (آن هم چنان که در متن مقاله تصریح شده، شرکت های بزرگ!) نمی باشند. در خصوص کشور خودمان معضل مهم دیگری در کنار عدم بضاعت مالی مدارس وجود دارد که کار در این بازار را بسیار سخت و طاقت فرسا نموده است و آن وجود تعداد بی شماری از نرم افزارهای “فوق بی کیفیت” و با قیمت های بسیار پایین می باشد که با توجه به عدم آشنایی کافی برخی از مسئولین مدارس با اصول اولیه نرم افزار، متأسفانه حجم گسترده ای از بازار را در اختیار گرفته و علاوه بر بدنام سازی این دسته نرم افزارها، باعث رکود در بازار و عدم توفیق شرکت های دارای محصولات با کیفیت شده اند.

ضمنا یکی از معضلات مهمی که استفاده از نرم افزارهای بازمتن آن هم در محیط هایی مانند مدارس ایجاد می کند (که البته آقای استالمن کوچکترین اشاره ای بدان نکرده اند) نیاز به پشتیبانی فنی مداوم و به روز رسانی و بهینه سازی های مستمر از نرم افزار (در واقع فاز نگهداری سیستم) است که عدم وجود آن، باعث شکست حتمی و قطعی استفاده از چنین سامانه هایی در مدارس خواهد بود (کما اینکه بسیاری از شرکت هایی که محصولات بی کیفیت خود را با قیمت های بسیار پایین عرضه می کنند، هیچ گونه پشتیبانی، تعهد یا خدمات پس از فروشی برای محصول خود ارائه نمی کنند که خود باعث نارضایتی کاربران و بلا استفاده شدن سیستم می شود و عملا نتیجه معکوس به دنبال خواهد داشت، یعنی ضرر آن از سودش بیشتر است و این گونه استفاده از نرم افزار برای مدارس جز اضافه کردن کار و دردسر، حاصل دیگری نخواهد داشت).

اما نکته ی دوم مورد اشاره ی ایشان، بسته بودن تکنولوژی و محروم ماندن برنامه نویسان فردا از سرک کشیدن به دل سورس نرم افزار و آگاهی از چگونگی عملکرد آن است که این مورد نیز به هیچ عنوان دلیل معقول و محکمه پسندی نمی باشد. چه بسا وجود نرم افزاری قدرتمند و کارا که نقشی مهم و اساسی در پیشبرد اهداف آموزشی مدارس ایفا می کند، دانش آموزانی را که به صورت مکرر از مزایای آن بهره می برند، به تحقیق و پژوهش در خصوص آن بیشتر ترغیب می نماید و البته بر کسی پوشیده نیست که اگر کسی طالب علم باشد، راههای فراوانی برای نیل به این هدف وجود دارد، آن هم در عصر اطلاعات و ارتباطات که دستیابی به دانش به سادگی از طریق شبکه جهانی میسر است، تنها طالب علم باید بود و مرد عمل!

به هر حال این نکته را نباید از ذهن دور داشت که آقای استالمن (همانگونه که پیشتر ذکر شد) در نوشتن مقاله ی خود، شرایط جامعه ی خود را مدنظر قرار داده اند و از این لحاظ نمی توان بر نقد ایشان بسیار خرده گرفت. قضاوت باشد بر عهده ی مخاطبان فهیم…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *