نقش معلم در مدرسه هوشمند

امروزه به علت رشد فناوری های رایانه ای، سرعت نقل و انتقال اطلاعاتی و مسأله انفجار دانش، اطلاعات به سهولت و سرعت می تواند در اختیار همگان قرار گیرد و دیگر مانند گذشته مدرسه تنها چارچوبی که معلم بخواهد دانش، مهارت و ارزش ها را در آن به دانش آموزان منتقل کند نیست، بلکه چارچوب های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و وسایل ارتباط جمعی در شکل پذیری پنداره های دانش آموزان نقشی تعیین کننده دارند.یکی از تبعات این امر بالا رفتن سطح دانش متعارف دانش آموزان است که هماهنگی با دوره های آموزشی را بر هم میزند. در چنین شرایطی استفاده از فناوری های اطلاعاتی و انفورماتیکی در مدارس هوشمند، امکان به روز کردن اطلاعات علمی معلمان و ارتقای مهارت های تدریس ایشان را فراهم می آورد به طوری که آنها می توانند با استفاده از امکانات موجود در این مدارس، برآورد صحیح تر و دقیق تری از دانش متعارف دانش آموزان کسب کرده، دوره های آموزشی و مطالب درسی را با دانش متعارف دانش آموزان هماهنگ سازند.

اکثر برنامه های آموزشی در مدارس سنتی، به صورت معلم محور بوده که با استعداد ها، توانایی ها، نیاز ها و شیوه های یادگیری دانش آموزان که هر یک آهنگ مخصوص خود را دارد، متناسب نیستند. مدارس هوشمند به سبب برنامه های درسی انعطاف پذیر امکان تدریس با شیوه های نو، داشتن طیف وسیعی از برنامه ها و روش های آموزشی و محوریت بخشیدن به نقش دانش آموز، با در نظر گرفتن تفاوت های فردی و توجه بیشتر به نیاز ها، علایق و استعداد های دانش آموزان می توانند در جهت از بین بردن یا کاهش شکاف آموزشی مؤثر و مفید باشند. مدارس هوشمند عمدتا در جهت تأمین این نیاز ها برنامه ریزی شده اند، چرا که در این مدارس دانش آموزان می آموزند که چگونه اطلاعات مورد نیاز خود را از شبکه های اطلاعاتی استخراج کنند، چگونه در مورد آنها بیندیشند و چگونه حاصل یافته های خود را در جهت حل مسایل و مشکلات خود و نیز توسعه و پیشرفت جوامع خود به کار بگیرند.

معلم در مدرسه هوشمند

در مدارس هوشمند فرایند های یادگیری و یاددهی تقویت شده و محیط تعاملی یکپارچه برای ارتقای مهارت های کلیدی دانش آموزان در عصر دانایی محور فراهم می شود. چرا که مدرسه هوشمند سازمانی است یادگیرنده که در آن نسلی خلاق و توانمند در عرصه های زندگی و در خلق دانش تربیت می شوند.

در راستای حرکت تدریجی از مدارس سنتی به مدارس هوشمند، تغییرات ساختاری و تکنولوژیکی ضروری است. این امر شامل تغییر در ساختار مدرسه، نیازهای آموزشی و بستر های قانونی می باشد. علاوه بر این باید شرایط تفکر و میزان دانش را در دانش آموزان بالا برد تا بتوانند راه حل های عملی و کارسازی را برا ی تطابق و استفاده از محیط پویای جدید پیدا کنند. در راستای این تغییرات نقش معلم در مدرسه هوشمند نسبت به گذشته تغییر یافته و از مدرس به تسهیل کننده در یادگیری بدل شده است. امروزه معلم به عنوان تسهیل کننده در یادگیری باید مدیریت رفتار جدید که متناسب با دانش­ آموز امروزی باشد را به درستی بیاموزد، نگرش خود را نسبت به فرایند تدریس تغییر دهد و آموزش را تعدیل و هدایت کند.

برداشت غلطی که در شیوه ی سنتی آموزشی وجود داشت این بود که وظیفه معلمان را تنها تدریس دانش آموزان و وظیفه مدیر را اداره مدرسه، اجرای دستورات آموزش و پرورش، کاغذ بازی، نگهداری سوابق تحصیلی دانش آموزان می دانستند. در صورتی که در شیوه نوین آموزشی معلم با بالا بردن سطح علمی خود و ارتقا مهارت های تدریس سعی در افزایش یادگیری دانش آموزان دارد.

از آنجا که معلمان با واژه تدریس مأنوس­اند، معنا و مفهوم آن را می­شناسند و به خوبی می­دانند که وظیفه تدریس را چگونه انجام دهند، اما اینکه در آخر چه چیز عاید دانش­ آموزان خواهد شد چندان مورد توجه قرار نمی گیرد . در صورتی که در مدرسه هوشمند فرایند یادگیری، کارا تر، اثربخش تر و متنوع­تر خواهد بود زیرا روش ها و تکنیک های یادگیری فعال فرصت های تدریس هوشمند بسیاری را برای معلمان فراهم می کند. تفاوت بین تدریس و تسهیل در آن است که در تدریس وظیفه معلم ارائه دروس و مطالب و توضیح آن­ها برای دانش­ آموز است اما در “تسهیل در یادگیری” معلم با استفاده از امکانات، تشویق­ ها و برنامه­ های خاص زمینه­ ای فراهم می­ کند تا دانش ­آموز آنچه را که باید یاد بگیرد، بیاموزد.

گاهی معلمان تفاوت بین تدریس و تسهیل در یادگیری را به خوبی درک نکرده اند و ممکن است این قضیه باعث فاصله گرفتن دانش­ آموز از معلم شود. همچنین ممکن است با تغییر نقش معلمان، آن ها نتوانند وظیفه تسهیل کنندگی را به خوبی درک و اجرا کنند که ممکن است باعث بدبینی دانش آموزان شده و احساس کنند احتمالا معلم از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی کرده است.

اگر معلم در مدرسه هوشمند وظیفه خواندن کتاب درس و فهمیدن آن را بدون هیچ بستر و زمینه­ای به خود دانش­ آموز محول­ کند، ممکن است باعث شود دانش­ آموزان نسبت به شیوه­ های نوین یادگیری و مدرسه هوشمند بدبین شده و آن را ناکارامد تلقی کنند که این امر می­تواند عدم اعتماد دانش ­آموز به سیستم مدرسه و عدم همکاری وی با برنامه­ های آموزشی را سبب شود.

مثلا یکی از راه های شیوه یادگیری فعال (در شیوه یادگیری فعال دانش­ آموز یاد می­گیرد و معلم تسهیل کننده یادگیری است.) روش بارش افکار است . در این روش مشکل یا مسأله ای مطرح می­ شود و از دانش­ آموزان خواسته می شود تا راه حل های پیشنهادی خود را بر روی تابلو بنویسند و در مورد آن موضوع به بحث و گفتگو بپردازند. اما اگر شیوه تسهیل کنندگی به اینجا ختم شود که از دانش آموزان خواسته شود تنها در خانه، خود به مطالعه کتاب درسی بپردازند، برداشت بسیار ابتدایی از یادگیری فعال خواهد بود. در یادگیری فعال جذابیت نقش اساسی دارد که می­ تواند به کمک فعالیت­های علمی و پخش فیلم آموزشی و ارائه گروهی و تعامل تمام وقت با دانش­ آموز در مدرسه هوشمند تأمین شود و یا مثلا تدریس در کلاسی که از طریق اینترنت با همه دنیا ارتباط دارد، می­ تواند برای دانش­ آموزان و معلمین بسیار جالب توجه باشد. در این میان معلم باید به طور پیوسته در حال ایجاد پرسش­ های جدید و هدایت و کمک دانش­ آموزان برای دریافت مسأله باشد، اما در مسائلی که خلاقیت مهم است، هدایت افکار نباید صورت بگیرد و باید به دانش­ آموزان اجازه داده شود بدون هیچ محدودیتی روش ها و ایده ­های جدید خود را مطرح کنند.

روش های یادگیری فعال برای یافتن خلاقیت و استعداد و یادگیری دانش آموزان بسیار موثر و مفید هستند. اگر معلم در مدرسه هوشمند قادر باشد یک محیط یادگیری فعال در کلاس خود ایجاد کنند، می تواند از راه­ های جدیدی به یادگیری دانش­ آموز کمک کند.

بنابراین با سیر تحول نظام آموزشی نقش معلم هم دستخوش تغییراتی قرار گرفته است، از آنجا که در محیط آموزش کنونی واژه یادگیری بیشتر از آموزش به چشم می خورد معلمین باید در صدد بالا بردن سطح دانش و علمی خود باشند و شیوه های نوین یادگیری را بیاموزند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *